شکل صحیح اجرا

آیا رونی کلمن اشتباه می زند؟!

هنگامی که فیلم های تمرینی برخی از عضلانی ترین مردان تاریخ _مانند رونی کلمن، جی کاتلر و برنچ وارن را تماشا می کنیم، متوجه می شویم که شیوه اجرای حرکات آنها تقریبا هیچ شباهتی به شکل صحیح اجرای حرکات ندارد. پس تکلیف این شکل صحیح چه می شود؟ آیا قهرمانان بزرگ در تمرین خود دچار اشتباه هستند؟

ران هریس از نویسندگان به نام دنیای بدنسازی است که صدها مقاله را برای مجله های معتبر بدنسازی و فیتنس به رشته تحریر درآورده و خودش نیز به عنوان یک بدنساز آماتور در مسابقات سطح ملی ایالات متحده آمریکا حضور داشته است. از آنجا که او به واسطه شغلش بارها با قهرمانان بزرگ بدنسازی حرفه ای تمرین کرده است، به خوبی می تواند درست یا غلط بودن تکنیک های حرکتی آنها را تجزیه و تحلیل کند. آنچه در ادامه می خوانید، یکی از مقالات این نویسنده برجسته است که در آن، تحلیل خودش از «شکل صحیح اجرا» و فاکتور های اثر گذار بر آن را بیان می کند. ادامه مطلب را از زبان ران هریس بخوانید:

تعریف شکل صحیح اجرا

«شکل صحیح» ممکن است برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، اما تعریف من این است: سرعت تکرار باید کنترل شده باشد، نه پرتابی. وزنه با حرکت کشش یا پرس جابه جا می شود، عضله هدف به اوج انقباض می رسد و سپس وزنه با کنترل کامل پایین برده می شود. من بدنسازی را پس از خواندن کتاب های قدیمی ناتیلوس _ نوشته آرتور جونز و دکتر الینگتون داردن _ شروع کردم؛ سرعت پیشنهادی آنها برای اجرای تکرار ها عبارت بود از دو ثانیه برای بخش مثبت و چهار ثانیه برای بخش منفی. 

ضمنا، استفاده از دامنه کامل حرکتی هم بسیار مهم است. من همیشه از دیدن افرادی که میله اسکوات یا دستگاه پرس پا را پر از وزنه کرده و شروع به انجام تکرارهای نصفه و نیمه می کنند، عذاب می کشم؛ پاهای آنها حتی به نزدیکی سطح موازی با زمین هم نمی رسد!

شکل صحیح اجرا

برنچ وارن همواره به واسطه تمرینات سنگین و وحشیانه خود زبانزد بوده است، اما عضلات خشن و پر چگالی او به خوبی نشان می دهند که این سبک تمرین حداقل برای او موثر بوده است!

همچنین، اعتقاد دارم که عضله هدف باید بیشترین فشار ممکن را بدون کمک گروه های عضلانی دیگر تحمل نماید. واضح است که این مساله در مورد حرکات ترکیبی _ مانند اسکوات، پرس سینه و زیربغل هالتر خم _ نه ممکن است و نه مطلوب. شما هرگز نمی توانید فشار حرکت پرس سینه را تنها بر روی عضلات سینه متمرکز نموده و دلتوئید جلویی و پشت بازو را از این معادله حذف کنید. 

با این حال، تنها بخش متحرک و درگیر بدن در حرکت جلو بازو هالتر ایستاده باید بازوهای شما باشد؛ اگر وزنه را با تاب دادن بدن و جلو آوردن لگن و زانوها حرکت دهید، مسلما از تمام مزایای این حرکت برخوردار نخواهید شد. از فردی که جلوبازو هالتر را با شکل اجرا با وزنه 60 کیلوگرمی انجام می دهد، بخواهید که همین حرکت را در حالت تکیه زده به دیوار اجرا کند (این کار موجب بی تحرک شدن بدن او خواهد شد)؛ تضمین می کنم که هالتر را حتی دو سانتی متر هم جدا نکند.

نه چندان صحیح، اما موثر!

با تمام این تفاسیر، بسیاری از آن موجودات حجیمی که شما آرزوی دیدنشان را دارید هرگز بدین شکل تمرین نمی کنند. آیا فاکتورهای دیگری دخیل هستند؟ البته. شما هرگز نمی توانید نقش ژنتیک و بله، داروهای نیروزا را دست کم بگیرید، اما مساله دیگری هم در اینجا وجود دارد. پیروی از شکل دقیق اجرای حرکات از اهمیت بسیار زیادی در طول ساله های ابتدایی شروع بدنسازی برخوردار می باشد. این همان زمانی است که ارتباط مهم بین ذهن و عضله توسعه می یابد. 

به نظر من، این مهم ترین تفاوتی است که بدنسازان را از میلیون ها فرد دیگری که صرفا به جابه جا کردن وزنه ها می پردازند، جدا می کند. ارتباط ذهن و عضله به شما اجازه می دهد تا عضله هدف را در طول بخش مثبت هر تکرار به شدت منقبض نموده و تنش ایجاد شده را در حین اجرای بخش منفی نیز حفظ کنید. دوست دارم به افراد بگویم که حرکات را به شکل «فشار» و «کشش» در ذهنشان مجسم کنند. ورزشکاران معمولی فقط وزنه را جابه جا می کنند و عموما هیچ تلاش آگاهانه ای را در جهت انقباض عمدی عضلات به خرج نمی دهند.

زمانی که ارتباط بین ذهن و عضلات شما به سطح اعلای خود می رسد، این امکان برایتان به وجود می آید که کمی از شکل صحیح تخطی کنید و همچنان عضله را تحت فشار نگه دارید. از دید یک ناظر معمولی، ممکن است به نظر برسد که رونی کلمن یا برنچ وارن فقط در حال پرتاب وزنه ها به این طرف و آن طرف هستند، اما اگر عضله هدف را نگاه کنید، متوجه می شوید که با هر تکرار به شدت منقبض می شود. مزیت بزرگ استفاده از فرم حرکتی آزادانه تر این است که به شما اجازه می دهد تا وزنه های بسیار سنگین تری را جابه جا کنید. 

برای نمونه، شخصی که تکرار های آهسته و کنترل شده نشر از جانب را با یک جفت دمبل 10 کیل. گرمی انجام می دهد، احتمالا در صورت شل کردن فرم حرکت می تواند همان تعداد تکرار را با دمبل های 15 یا 18 کیلوگرمی هم اجرا کند. تا زمانی که بتوانید از سنگینی وزنه برای رسیدن به یک انقباض مختصر در بخش بالای حرکت استفاده کرده و پایین رفتن وزنه ها را هم تحت کنترل نگه دارید، استفاده از وزنه بیشتر برایتان بسیار سودمند خواهد بود.

افرادی که به شدت بر پیروی از شکل صحیح پافشاری می کنند، معمولا از حجم عضلانی چندانی برای اثبات این اعتقادشان برخوردار نیستند. من هم زمانی عقیده داشتم که تخطی از شکل صحیح اجرای حرکات هرگز و تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست. اما، حالا می دانم که این روش اگر در کنار ست های کاملا دقیق و یا پس از رسیدن به ناتوانی در اجرای تکرارهای با فرم کتابی به کار بسته شود، می تواند ابزار بسیار قدرتمندی برای تحریک عضلات به رشد بیشتر باشد.

شکل صحیح اجرا تمرین

در اولین سال های شروع بدنسازی، پیروی از شکل صحیح اجرای حرکات از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است، چون این همان زمانی است که ارتباط بین ذهن و عضله شکل می گیرد.

حرف آخر

لطفا گفته های من را به عنوان مجوزی برای استفاده همیشگی از شکل حرکتی نادرست تلقی نکنید. اگر هنوز به ارتباط مطلوب بین ذهن و عضله دست نیافته اید، این کار هیچ کمکی به شما نمی کند و حتی دستیابی به آن ارتباط را هم برایتان ناممکن می سازد. همچنین، استفاده از شکل حرکتی شل و ول در برخی حرکات خاص _ مانند اسکوات و ددلیفت – می تواند بسیار خطرناک باشد. آنچه که تحت هیچ شرایطی مجاز به انجام آن نیستید، پایین بردن سریع وزنه و ضربه زدن در انتهای حرکات است. 

برگشت های این چنینی به شما اجازه انجام تکرارهای بیشتری را می دهند، اما نمی توانید تصور کنید که فشار وارده بر بافت پیوندی در لحظه انجام این گونه تغییر جهت ها تا چه اندازه زیاد است. پارگی تاندون یا لیگامنت اصلا شوخی نیست. در بدترین موارد، مجبور به تن دادن به عمل جراحی خواهید شد. حتی آسیب های ملایم تر از این هم می توانند تمرینات شما را تا چند ماه تحت تاثیر قرار دهند. همان طور که می دانید، بافت های پیوندی از جریان خون ضعیفی برخوردار هستند و ترمیم آنها به آهستگی اتفاق می افتد.

من احساس می کنم که ترکیب هر دو نوع شکل اجرایی دقیق و آزادانه می تواند بهترین نتایج را در بلند مدت به ارمغان بیاورد. مجددا به شما اخطار می دهم که باید وضعیت صحیح بدنی را در بیشتر طول تمرین رعایت کنید_ یعنی پشتتان را بیش از حد قوز یا قوس دار نکنید و همیشه وزنه را تحت کنترل داشته باشید. اگر بتوانید حد وسط بین استفاده از شکل حرکتی آزادانه (به منظور استفاده از وزنه های سنگین تر) و حفظ فشار مداوم بر روی عضله هدف را برای خودتان پیدا کنید، مسلما استفاده از این تکنیک در کنار ست های با شکل دقیق و سرعت کنترل شده می تواند ترکیب قدرتمندی را برای رشد عضلاتتان به وجود بیاورد.

error: Content is protected !!