نبرد با عضلات لجوج

عضلات سخت رشد را چطور تحت فشار بگذاریم؟

داشتن حداقل یک عضله ضعیف یا به اصطلاح «سخت رشد» برای اغلب بدنسازان یک امر عادی محسوب می شود و شاید کمتر بدنسازی از این قاعده مستثنا باشد. این موضوع حتی در میان بدنسازان طراز اول جهان هم به چشم می آید، طوری که با یک نگاه دقیق به فیزیک این قهرمانان می توان به راحتی بعضی نقایص را شناسایی کرد. در برخی موارد، توسعه ناکافی یا عقب ماندگی یک عضله صرفا از تنبلی ورزشکار و کوتاهی او در اجرای تمرینات کافی روی آن عضله خاص ناشی می شود. 

برای نمونه، گاهی ممکن است بدنساز هایی را ببینید که هیچ تناسبی بین بالاتنه و پایین تنه شان وجود ندارد، چون همیشه مشغول تمرین روی عضلات نمایشی سینه و بازو هستند و پاهای لاغرشان را زیر شلوار پنهان می کنند. اما، در اکثر موارد دیگر، توسعه ناکافی یک عضله ناشی از این است که آن بخش بدن مانند باقی گروه های عضلانی به تمرین جواب نمی دهد. در نتیجه، همیشه با افرادی برخورد می کنید که از عدم رشد عضله سینه، ساق پا و … شکایت می کنند و بر ژنتیک بد خودشان لعنت می فرستند! 

 

اشتباه رایج

تقویت عضلات سخت رشد یکی از دغدغه های اصلی بدنسازان است، چون همه ما به عنوان «بدنساز» به دنبال داشتن بدنی هستیم که از هر جهت کامل باشد. پس، منطقی به نظر می رسد که اگر فردی با بازوهای 55 سانتی متری را ببینیم، به سرعت به سمت او رفته و راز موفقیتش را جویا شویم. اما، در کمال تعجب، این استدلال کاملا غلط است. 

تقریبا در همه مواردی که یک بدنساز از توسعه فوق العاده ای در یکی از بخش های بدنش برخوردار است، قضیه به ژنتیک مربوط می شود – به همین سادگی. این به معنای نادیده گرفتن تلاش های فرد نیست، بلکه به این مفهوم است که عضلات استثنایی او به هر حال با هر نوع تمرینی می توانستند به این سطح از توسعه برسند و احتمالا راز یا فرمول خاصی هم در کار نبوده است.

نبرد با عضلات لجوج

نکته

عضلات بازو و ساعد استثنایی فیل هیث بیشتر از اینکه با تمرینات سنگین ساخته شده باشند، محصول ژنتیک استثنایی او هستند؛ در چند سال اخیر، او معمولا یا هیچ تمرینی برای بازوهایش اجرا نکرده یا فقط هرچند هفته یک بار آنها را تحت فشار گذاشته است.

بنابراین، اگر دوست داشتید که برای تقویت عضله ضعیفتان از راهنمایی های یک فرد با تجربه تر استفاده کنید، بهتر است به سراغ کسی بروید که قبلا در همان عضله دچار ضعف بوده، اما موفق به رفع آن شده است. این شخص مسلما بارها با شکست مواجه شده و راه های مختلفی را امتحان کرده است تا بالاخره بتواند آن عضله سخت رشد را رام کند. 

در نتیجه، توصیه های او می توانند برایتان بی نهایت مفید واقع شوند. پرسیدن راهکارهای پرورش عضله جلوبازو از بدنسازی که بازوهای 55 سانتی متری دارد، مثل این است که راه ثروتمند شدن را از نوجوانی بپرسید که به تازگی ده میلیارد تومان به ارث برده است!

راه حل های غیر رایج

عضلات سخت رشد، همانطور که از اسمشان پیداست، مانند عضلات دیگر به تمرینات عادی جواب نمی دهند. پس، منطقی است که طراحی تمرین آنها باید به نوعی از تمرین عضلات دیگر متفاوت باشد. برای افزایش اثر گذاری تمرین، روش های زیادی وجود دارند که از آن جمله می توان به دستکاری متغیر های تمرینی ( مانند تعداد تکرارها، تعداد ست ها، سرعت اجرای تکرار ها و …) و استفاده از تکنیک های افزایش دهنده شدت ( مانند تکرار های کمکی، تکرار های منفی، تکرار های کم کردنی و …) اشاره کرد.

 از آنجا که موارد فوق به دفعات در مقالات و کتاب های مختلف بدنسازی مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند، در این مطلب به معرفی دو راهکار متفاوت می پردازم که در عین سادگی، اثر گذاری فوق العاده ای در زمینه بهبود رشد عضلات ضعیف دارند. برخلاف بیشتر روش های دیگر، استفاده از این راهکار ها نیازمند ایجاد تغییر در ساختار جلسات تمرین است و معمولا نوع تقسیم تمرینی قابل استفاده را هم تحت تاثیر قرار می دهد. 

افزایش دفعات تمرین روی عضله سخت

افزایش دفعات یا فرکانس تمرین روی عضله ضعیف، مهم ترین و شاید موثرترین راهکاری است که در این مطلب با آن آشنا خواهید شد. عضلات ضعیف معمولا با یک جلسه تمرین در هفته رشد نمی کنند و تحریک آنها به رشد گاهی به اجرای دو یا سه جلسه تمرین در هفته نیاز دارد. با اینکه ظاهر قضیه خیلی ساده به نظر می رسد، اما قبل از ایجاد تغییرات این چنینی در دفعات تمرین باید حتما به چندین عامل توجه کنید.

اول از همه، مراقب حجم تمرین باشید. اگر قرار است که دفعات تمرین روی یک عضله را افزایش دهید، در مقابل باید از تعداد ست های تمرین آن عضله در هر جلسه بکاهید. بدنسازان معمولا نمی توانند در مقابل وسوسه «تمرین زیاد» مقاومت کنند. در نتیجه، بدنسازی که قبلا تا مرز 15 ست تمرین برای عضله جلوبازو پیش رفته و نتیجه ای هم نگرفته است، ناگهان با خودش فکر می کند که شاید باید دفعات تمرین را زیاد کند. 

پس، دفعات تمرین جلوبازو را به دو بار در هفته افزایش می دهد و همان 15 ست تمرین را برای هر جلسه در نظر می گیرد. آنچه در نهایت نصیب این ورزشکار فرضی می شود، درد آرنج و التهاب تاندون است، در حالی که عضلات بازویش هنوز هیچ شباهتی به فیل هیث ندارند!

ایده افزایش دفعات تمرین به خودی خود بسیار مفید است، به شرطی که حجم تمرین با دفعات تمرین تناسب داشته باشد. به طور کلی، تعداد ست ها برای هر گروه عضلانی ممکن است از 3 تا 24 ست و مجموع تعداد ست ها در یک جلسه تمرین ممکن است از حدود 10 تا 40 متغیر باشد که به نوع تمرین و تعداد ست های انجام شده برای هر حرکت بستگی دارد. ورزشکاران و مربیان باید مراقب باشند که تعداد کلی ست ها بیش از حد نشود، چون اجرای کار بیش از اندازه به تدریج بدن را تحت فشار گذاشته و منجر به بروز تمرین زدگی می شود. 

هر چند که تعیین یک مرز دقیق برای تمرین بیش از اندازه واقعا کار دشواری است، اما توصیه های کلی زیر می توانند مفید واقع شوند: اجرای بیشتر از 20 ست تمرین برای هر گروه عضلانی در بلند مدت می تواند موجب بروز تمرین زدگی شود. به علاوه، اجرای بیشتر از 40 ست تمرین در هر جلسه در صورتی که با دفعات تمرین زیاد یا تغذیه نامناسب همراه باشد، موجب تمرین زدگی خواهد شد؛ 

بنابراین، اگر تصمیم دارید که دفعات تمرین یک عضله را افزایش دهید، باید به همان نسبت از تعداد ست های اجرا شده در هر جلسه بکاهید. برای نمونه، اگر قبلا جلوبازو های ضعیفتان را یک بار در هفته با 15 ست تمرین می دادید و حالا می خواهید سه بار در هفته روی آنها تمرین کنید، اجرای دو حرکت سه یا حداکثر چهار ستی در هر جلسه کاملا برایتان کافی خواهد بود.

 

نبرد با عضلات لجوج 2

 همین موضوع در مورد عامل «شدت» هم صدق می کند. در مواردی که دفعات تمرین را افزایش می دهید، شاید لازم باشد تا شعله شدت را کمی پایین بکشید. در شرایط عادی ممکن است اکثر ست ها را تا رسیدن به ناتوانی عضلانی ادامه دهید. اما، هنگامی که با دفعات بیشتری روی یک عضله فشار وارد می کنید، شاید بهتر باشد تا ست ها را یکی دو تکرار مانده به ناتوانی به پایان ببرید. 

یک روش دیگر این است که اگر مثلا هفته ای دو جلسه روی یک عضله تمرین می کنید، جلسه اول را با شدت بالا و پیشروی تا ناتوانی اجرا کنید، اما در جلسه دوم صرفا به دستیابی به یک دم متوسط در عضله اکتفا کرده و همه ست ها را قبل از رسیدن به ناتوانی به پایان ببرید. به همین شکل، بدنسازان سطوح مبتدی یا متوسط باید فقط به افزایش دفعات تمرین اکتفا کنند و در کنار آن به سراغ تکنیک های افزایش دهنده شدت (مانند تکرارهای منفی، کم کردنی، کمکی و …) نروند. 

در نهایت، کنترل دو عامل حجم و شدت تمرین و توجه به ریکاوری فقط نباید در مورد عضله ضعیف رعایت شود. هنگامی که برای بهبود توسعه یک عضله سخت رشد تلاش می کنید، معمولا باید حجم و شدت تمرین برای باقی گروه های عضلانی را صرفا در سطح «نگهداری» حفظ کنید. به زبان ساده، نمی توانید چند هندوانه را با یک دست بلند کنید. 

یادتان باشد که علاوه بر آن عضله ضعیف، وظیفه ریکاوری عضلات دیگر و همینطور ریکاوری سیستم عصبی هم بر عهده بدن است. پس، حجم و شدت تمرین باقی عضلات را در سطح متوسط حفظ کرده و در هر برنامه فقط روی یک عضله خاص تمرکز کنید.

اولویت دهی به عضله سخت رشد

راهکار اولویت دهی به عضلات سخت رشد از چند جهت قابل اجرا است. اول از همه، تقسیم تمرینی شما باید به نحوی طراحی شده باشد که جلسه تمرین عضله ضعیفتان همیشه در ابتدای هفته یا بعد از یک روز استراحت قرار بگیرد. در این صورت، مسلما بعد از یکی دو روز استراحت ذهنی و جسمی می توانید با انرژی بیشتری به عضله سخت رشدتان حمله کنید و تک تک تارهای عضلانی را به آتش بکشید. به علاوه، این اولویت دهی وقتی به حداکثر بازده خود می رسد که بتوانید روز بعد از تمرین را هم به استراحت اختصاص دهید، یا حداقل به تمرین روی عضلاتی بپردازید که نیازمند فعالیت آن عضله سخت رشد نباشند. 

رویکرد موثر دیگری که برای اولویت دهی به عضلات سخت رشد وجود دارد، اجرای تمرین این عضلات در ابتدای جلسه تمرینی است. اگر زمان کافی برای استفاده از تقسیم های تک عضله ای را در اختیار ندارید، حداقل می توانید تمرین عضله ضعیف را در ابتدای جلسات اجرا کنید. از آنجا که انرژی و تمرکز شما معمولا در ابتدای تمرین در بالاترین سطح خود قرار دارد، بهتر است که این پنجره زمانی طلایی را به عضله سخت رشدتان اختصاص دهید. 

متاسفانه، اکثر بدنسازان به مرور اسیر عادت می شوند و عضلاتشان را تقریبا همیشه با یک ترتیب خاص تحت فشار می گذارند. برای نمونه، بسیاری از بدنسازان از توسعه مناسبی در ناحیه ساق پا برخوردار نیستند، اما همچنان تمرین این عضله را به انتهای جلسه تمرین پا موکول می کنند. بنابراین، در حالی که همه به دنبال یک فرمول جادویی هستند، گاهی با یک تغییر به ظاهر ساده در اولویت اجرای حرکات می توان تحول شگرفی در سطح توسعه عضلات ضعیف ایجاد کرد.

در جدول ضمیمه، نمونه ای از یک تقسیم تمرینی را مشاهده می کنید که هر دو راهکار افزایش دفعات تمرین و اولویت دهی به عضله سخت رشد در آن رعایت شده است؛ عضله سخت رشد هدف در این برنامه، عضله سرشانه (دلتوئید) می باشد که در روز شنبه با حداکثر فشار و در روز چهارشنه با فشار متوسط تحت تمرین قرار می گیرد. 

همانطور که مشاهده می کنید، برای جلسه سنگین تمرین سرشانه، یک روز استراحت در قبل و بعد از تمرین این عضله در نظر گرفته شده است تا ریکاوری آن از هر جهت عالی باشد. هر چند که فشردگی تقسیم پنج روزه اجازه نمی دهد تا روز قبل از جلسه دوم تمرین سرشانه را هم به استراحت اختصاص دهید، اما حداقل با اجرای تمرین پا در این روز می توانید امکان ریکاوری از تمرین سینه و زیربغل را برای عضلات بالاتنه فراهم کنید.

تقسیم اختصاصی برای رام کردن دلتوئید های لجوج

روز هفته

عضلات تحت فشار

شنبه

سرشانه (سنگین)، کول، شکم

یکشنبه

استراحت

دوشنبه

سینه، زیربغل، ساق

سه شنبه

چهارسر ران، همسترینگ

چهارشنبه

سرشانه (سبک)، کول، شکم

پنج شنبه

جلوبازو، پشت بازو، ساق

جمعه

استراحت

error: Content is protected !!